در مکّه دیدم
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی
تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی
تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی
تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
متن اهنگ کوروش کبیر از حامد فرد
کوروش پاشو ببین کشور تو راه مهیبیه
پاشو بنگر که ملت توی خواب عمیقیه
ببین به دنیا داریم میگیم که ما برتریم
در حالی که ما ها همه گدا پروریم
ببین یه جوون داره از ته دلش بهت داره میگه
اینجا لوات و زنا جزءی از کردار نیکه
کوروش ناموس فروشی رو دور قیمت
کوروش ملت گفتار نیکش فحشو غیبته
کوروش تو رو تحقیرو ویران کردن
اسمت خط خورده از تقویم ایران رسما
راستی مقبرت با سیل و بلاها رفته
عکست فقط سر در قلیون سراها نصبه
کوروش آرامش خیلی وقته زندانی شده
نماد فروهر نماد شیطانی شده
کوروش داره برمیگرده عقب زمونه
کوروش راستی میدونستی خدا عرب زبونه
یعنی جهنم جای ماست که فارسی خوندیم
دنیا پیشرفت کرد ما دوره ی دارسی موندیم
کوروش خلیجتو خلیج عرب نامیدن
ولی بازم عربو تو وطن راه میدن
همون عرب هایی که هستن تشنه به خونمون
همونا که دختار رو کردن زنده به گورشون
هستن همسایه ی ایران ما روی کاغذ
ولی دستاشون با دست بیگانه ها تو یه کاسس
کجایی که ببینی دلا خونن
همه درگیر یه لقمه نونن
حتی جوونای ایران
دیگه هیچی از عشق نمیدونن
یه روز میاد که به جز یه نقشه
چیزی از ایران باقی نمونه
کسایی که رفتنو جون دادن
به خدا واسه ی بهشت نبوده
انقد درگیر شدیم که غیرت
دیگه واسمون معنا نداره
کوروش بیدار شو وقتی خوابی
شدیم طفلی که مادر نداره
هرکی میاد به اسم یه مادر
یه چیزی ازمون برمیداره
یه روز میاد که یه ایرانی
دیگه هیچی از خودش نداره
دلت گرفته کوروش میدونم تابع احساسی
مردم اشک ریختن سر قبر ناصر حجازی
ولی چه فایده اسطوره ها در اغوش میرنو
بعد مدتی از یاد ها فراموش میشن
بغضی تو گلومه مثل یه دیوانه تو بندم
چرا تندیستو دادن دست بیگانه تو لندن
چرا یادت کوروش از همه حیف دود شده
نوشتن عقده ها فقط تویه فیسبوک شده
کوروش مردو مردونگی از تو افکار رفته
سلاح کشتار جمعی شده اخبار هفته
جوونا جیباشون خالیه و از دم بیکارن
اونا فکر خالی کردنو باز زدن سیگارن
کوروش جوونا از بی پولیشون جنون میگیرنو
یه عده ریش سفید نشستنو جومونگ میبینن
از همون ریش سفیدایی که جیباشون شده
پول ملت که تو حسابای سیباشون پره
ما هم هر روز از دیروزمون مرده تر هستیم
که یه ملت سیاه پوشه مرده پرستیم
کوروش هواپیماها به عشق ملت میپرنو
مسافرارو به بهشتو جنت میبرن
بعد این حادثه مردم رخت سیاه میپوشنو
شراب مرگو با یه بخت سیاه مینوشن
کوروش جایه اینکه به امید اینده بشینی
حامد حاضر بمیره ایرانو پاینده ببینی
کجایی که ببینی دلا خونن
همه درگیر یه لقمه نونن
حتی جوونای ایران
دیگه هیچی از عشق نمیدونن
یه روز میاد که به جز یه نقشه
چیزی از ایران باقی نمونه
کسایی که رفتنو جون دادن
به خدا واسه ی بهشت نبوده
انقد درگیر شدیم که غیرت
دیگه واسمون معنا نداره
کوروش بیدار شو وقتی خوابی
شدیم طفلی که مادر نداره
هرکی میاد به اسم یه مادر
یه چیزی ازمون برمیداره
یه روز میاد که یه ایرانی
دیگه هیچی از خودش نداره...
پدرم!
در این تاریکی شب که سوسوی چراغی همدم و مونسم گشته است از تو مینویسم....
از تو که حدیث سکوت را در دلم به ترانه ای مبدل ساختی.
ای جلوه گاه خوبی ها....
تمام دفترهایم به خاطر تو ورق خورده اند.
لحظه ای در کنار آوارخانه آمالم به نظاره دردهایم بایست تا برایت از روح طوفانی خویش بگویم.
کاش لبخندهای تلخ مرا در قاب کهنه ای بر دیوار قلبت می آویختی تا همیشه از لبخندهایم تلاطم امواج یک شوق را بخوانی.
بدان که دیگر واژه تازه ای برای سرودن ندارم.
دوستت دارم پدر......تا آخر دنیا.
ماه صفر
در نامگذاري اين ماه، دو وجه ذكر كردهاند:
1. از «صُفْرَة (زردي)» گرفته شده؛ زيرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاييز و زردي برگ درختان بوده است.
2.از «صِفْر (خالي)» گرفته شده؛ زيرا مردم پس از پايان ماههاي حرام، رهسپار جنگ ميشدند و شهرها خالي ميشد.
اين ماه، معروف به شومي و بدشگوني است. از پيامبر اكرم (ص) درباره ماه صفر، چنين نقل شده است:
هر كس خبر تمام شدن اين ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او ميدهم.
لذا در اين ماه، به دادن صدقه اهتمام بيشتري شود و براي ايمني از بلاها، دعاي زير هر روز ده مرتبه خوانده شود:
يا شَديدَ الْقُوي وَيا شَديدَ الْمِحالِ يا عَزيزُ يا عَزيزُ يا عَزيزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِكَ جَميعُ خَلْقِكَ فَاكْفِني شَرَّ خَلْقِكَ يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنينَ وَصَلَّي اللَّهُ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِهِ
الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ!
اي سخت نيرو، و اي سختگير! اي عزيز، اي عزيز، اي عزيز! خوارند از بزرگيات همه خلقت. پس كفايت كن از من شرّ خلق خودت را، اي احسان بخش! اي نيكوكار! اي نعمت بخش! اي عطا دِه! اي كه معبودي جز تو نيست! منزّهي تو! به راستي من از ظالمانم. اجابت كرديم برايش و نجاتش داديم از غمّ و همچنين نجات دهيم مؤمنان را، و رحمت كند خدا بر محمّد و آل پاك و پاكيزهاش!
وقايع روز اوّل ماه صفر:
شهادت زيد بن علي بن حسين در سال 121 ه.ق.
وقايع روز سوم ماه صفر:
ولادت امام باقر (ع) در سال 57 ه.ق.
اعمال روز سوم ماه صفر:
1. نماز گزاردن. دو ركعت نماز كه در ركعت اوّل، سوره حمد و فتح، و در ركعت دوم، سوره حمد و اخلاص خوانده شود.
پس از نماز:
الف) صد مرتبه صلوات.
ب) صد مرتبه «اَللَّهُمَّ الْعَنْ الَ اَبي سُفْيانَ».
ج) صد مرتبه استغفار گفته شود و از خداوند متعال، طلب حاجت شود.
وقايع روز هفتم ماه صفر:
ولادت امام موسي كاظم (ع) در سال 128 ه.ق.
وقايع روز بيستم ماه صفر:
اربعين حسيني.
بازگشت اسيران حادثه كربلا به كوفه.
اعمال روز بيست و هفتم صفر:
1. خواندن زيارت امام حسين (ع).
2. خواندن زيارت اربعين. در روايتي از امام عسكري (ع)، خواندن زيارت اربعين، از نشانههاي مؤمن بر شمرده شده است.
وقايع روز بيست و هشتم ماه
رحلت پيامبر اكرم (ص) در سال 11 ه.ق
شهادت امام حسن مجتبي (ع) در سال 50 ه.ق
اعمال روز بيست و هشتم صفر:
1. عزاداري و سوگواري كردن.
وقايع روز سيام ماه
شهادت حضرت رضا (ع) در سال 203 ه.ق اتفاق افتاد. البته تاريخ شهادتش را آخر ماه صفر نقل كردهاند ولي معلوم نشد در سال شهادت، اين ماه بيست و نه روز بود يا سي روز. (293)
منابع:
- المراقبات، جواد الملكي التبريزي، چاپخانه حيدري، قم، 1381 ق، ص 18.
- مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، افتخاري، تهران، 1375 ش، ص 293.
- آشنايي با زندگي امام باقر (ع) ولادت امام محمد باقر (ع)، در اوّل ماه رجب، يا سوم ماه صفر سال 57 هجري در مدينه بوده است. ايشان در روز دوشنبه هفتم ذي حجّه سال 114 هجري در مدينه وفات نمود. بارگاه نوراني آن حضرت، قبرستان بقيع، و مدت عمر ايشان، 57 سال است. پدر بزرگوارش، امام سجّاد (ع) و مادرش، فاطمه دختر امام حسن (ع) بود. آن حضرت، «ابن الخيرتين» و «عَلَويٌّ بين علوّيين» بود. فرزندان آن حضرت عبارتاند از: 1. جعفر [امام صادق (ع)]، 2.عبداللَّه، 3. ابراهيم، 4. عبيداللَّه، 5. علي، 6. زينب. 7. امّسلمه.
دوره امامت آن حضرت و فرزند بزرگوارش امام صادق (ع)، مقارن با تبليغات سرّي بني عبّاس و درگيري آنان با حاكمان بنياميّه بود. بدين جهت، فرصتي مناسب، براي اين دو امام در نشر دين و تعليم و تربيت به وجود آمد. امامت آن حضرت، نُه يا ده سال به طول انجاميد.